مفهوم برند
برندینگ
برندسازی در اینستاگرام
برندسازی در ایران
احتمالا شما بارها و بارها این واژه را شنیده اید و حتی خودتان به کار برده اید. اما آیا واقعا میدانید معنی و مفهوم برند چیست و آیا مطمئن هستید که این واژه را اشتباه و نا به جا مورد استفاده قرار نداده اید؟؟!!
احتمالا عاميانه ترين و دم دست ترين تعريف ممکن براي واژه برند اين است: نامي که به طور مستقيم دليل فروش کالاها يا استفاده از خدمات مورد استفاده قرار ميگيرد.
تعریف های دقیق برند
مشخص است که برند فقط یک نام نیست. بلکه یک نشانه یا سمبل یا آرم گرافیکی نیز دارد که منحصر به فرد است. بنابراين ميتوان اين مفهوم را براي برند ارائه داد: برند نام يا نمادي است که با هدف فروش کالاها يا ارائه خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد. اما قطعاً اگر اندکي تأمل کنيد متوجه ميشويد که هدف از ايجاد يک برند، چيزي فراتر از فروش کالا يا ارائه خدمات است. برند علاوه بر اينکه سهم بازار را زير تسلط خود نگه دارد براي رشد کسب و کار هم راه هايي را مطرح ميکند و کارکنان ماهر و مستعد را جذب و حفظ ميکند و ارزش خود را نزد سهامداران مجموعه هم ارتقا ميبخشد. «جان ميلير» و «ديويد مور» اين تعريف را براي برند ارائه ميدهند: برند نام يا نمادي است که سازمان آن را با هدف ارزش آفريني براي محصولات خود مورد استفاده قرار ميدهد.
یکی از بهترين تعريف هاي برند توسط «کاردنر و لوي» در دهه 19 ميلادي ارائه شده است: برند عادي پيچيده است که دامنه متنوعي از ايده ها و ويژگي ها را در بر مي گيرد. برند نه تنها با استفاده از آهنگ خود(و نيز معني و مفهوم لغوي خود)بلکه مهم تر از آن با استفاده از هر عاملي که در طول زمان با آن آميخته اند و در جامعه به صورت هويتي شناخته شده و نمود يافته است، با مشتري سخن مي گويد. البته تعاريف ديگري هم در مورد برند مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله تعريف «استفن کينک» که معتقد است: محصول چيزي است که در کارخانه ها ساخته ميشود و برند چيزي است که مشتري آن را خريداري ميکند.
از تعاریف بالا متوجه شديد که برند و برندسازی مفهومي پيچيده است که جزئيات متعددي دارد، شايد بهتر باشد براي روشن شدن بحث، دو وجه جداگانه برند را مورد بررسي قرار دهيم.
اول: برند، دستاورد رفتار است :
يک اصل بين کمدين ها پذيرفته شده است. نيازي نيست به مردم بگويي که من بامزه هستم و کارهاي خنده داري ميکنم فقط آنها را بخندان. اين اصل در مورد برند نيز صدق می کند. مصرف کننده ها، برند را بر اساس فعاليت ها و عملکردي که دارند و نه بر اساس هزينه ها و فعاليتهاي تبليغاتي آنها مورد قضاوت قرار ميدهند. در واقع تنها يک تجربه به مشتري، بهترين و حساب شده ترين تبليغات را نابود ميکند. کريستين زيواز در اين مورد اين تعريف را ارائه داده است: برند شما تعهد يا وعده اي است که شما را در هر حرکت و تصميم گيري سازماني، در هر اقدام بازاريابي و هر تعامل با مشتري به او ميدهيد و در دراز مدت هم تلاش ميکنيد به آنها وفادار باشيد.
دوم: برند تنها در ذهنها است :
برخي از مديران اين واقعيت مسلم را که اين انسانها هستند که به برندها حيات ميبخشند نه سازمان آنها، را ناديده ميگيرند. هيجکس نميتواند برند را در کارخانه يا محل فعاليت خود يا در تراز مالي مؤسسه خود پيدا کند بلکه بايد آن را در ذهن مصرف کننده ها، کارکنان، تأمين کننده ها، مواد مورد نياز و ساير افراد مرتبط با مؤسسه بجويد. به بيان ديگر برند داراي ماهيتي اجتماعي است و قدرتمندترين برندها آنهايي هستند که همه افراد مرتبط با آنها نسبت به آن حس مالکيت داشته و آن را متعلق به خود ميدانند و در مورد آن ميگويند: اسم برند دلخواه من است. يک مثال ساده براي تشريح اين وجه برند، يک روزنامه است. يک روزنامه حاصل فرايند رفتاري يا به عبارت ساده تر حاصل انتخاب مقالات، تيترها و عکسها و موارد مشابه است که اين عناصر حاصل فعاليت هاي روزانه روزنامه نگاران و سردبيران است. اما افراد مختلف از هر روزنامه برداشت و تصوير ذهن خاص خود را دارند و حتي کساني که هيج وقت روزنامه نخوانده اند تصويري از آن و خوانندگان دارند و تنها طرفداران پروپاقرص که هر روز اين روزنامه را ميخرند هستند که باور دارند «اين روزنامه من است». این باعث افزایش فروش و رشد کسب و کار شما میشود. يک روزنامه، نويسندگان و خوانندگان خود را به هم پيوند ميزند. انتشار روزنامه يک سيستم پيچيده از قضاوتها، ارزش گذاري ها، اظهار نظرها و... را شکل ميدهد و در نهايت همه اين مسائل در نام روزنامه متبلور ميشود. اين نام به نويسندگان و کارکنان و خوانندگان اين امکان را ميدهد که درک مشترکي از موضع گيريها و رويکردهاي روزنامه نسبت به اخبار و مخاطبان خود داشته باشند.